پس ازین که دختر نوجوان داداش کارفرما یه چیزی درمورد حجاب گفت که من از بدیهی بودن اشتباهش تعجب دهنم باز موند و نتونستم ذهنمو جمع کنم و از چیزایی که میدونم براش بگم، و فقط تونستم باتعجب بگم : وااا چه حرفا! ، به این نتیجه رسیدم که یه بار دیگه از اول سیر مطالعاتی شهید مطهری رو شروع کنم به خوندن، تا اگه پس فردا علی بزرگ شد و یه سوالی ازم کرد، حضور ذهن داشته باشم که راهنماییش کنم.



چه بلایی دارن سر نسل نوجوان ما میارن با این شبهه های آبکی؟؟ بچه ها رو واداریم به مطالعه، به خوندن کتابای اعتقادی اگه نمیخونن خودمون بخونیم تا بتونیم کمکشون کنیم.

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها