دلم بادکش گرم میخواد، با استکان شیشه ای!

و سپس حجامت!


دفعه ی آخری که حجامت کردم به گمونم علی سه چهار ماهش بود، و من بخاطر عوارض سزارین رفتم برای حجامت، که خانم دکتر علفی پیشنهاد داد بادکش گرم رو امتحان کنم، و منم که عشق هیجان و تجربیات جدید و این صوبتام، با کمال میل پذیرفتم (بدون اینکه از حضرت آقا اجازه بگیرم)

 خلاصه خانم دکتر علفی، پس از یه بادکش گرم با استکان نعلبکی، شروع کرد به حجامت کردن، و دوتا پیاله ژله ی انار از جای حجامت من کشید بیرون! جالبه که خودشم تعجب کرده بود، مدام میگفت اینا چیه میاد بیرون؟؟ و وقتی کاسه رو نشونم داد، دیدم اینا اصلا خون نیست! یه ترکیب ژله ای قرمزه که داره تو کاسه میلرزه! خودمم وحشت کردم! ولی در عوض چنان خوب جور، احساس سبکی و سرخوشی بهم دست داد که عاشق بادکش گرم شدم. (و البته بماند که حضرت آقا وقتی فهمید بادکش کردم، به شدت ناراحت شد و نزدیک بود یه جنگ جهانی تو خونمون راه بیفته!)

یه اوایل عقدمون بارم رفتم حجامت عام کنم (همون حجامت کمر) دکتر پرسید برا چی اومدی حجامت؟ گفتم واسه ی جوشهایی که تو چونه م میزنه، گفت خب میخای زیر چونه ت رو حجامت کنم؟؟ منم که همونطور که قبلا هم گفتم، عشق هیجان و تجربیات جدید و این صوبتام، قبول کردم، و باز حضرت آقا وقتی فهمید زیر چونه م رو حجامت کردم، یه نصف روز باهام حرف نزد! البته بنظرم می ارزید، چون واقعا جوشهای زشت چونه م کاملا ازبین رفت! ( من نمیدونم چرا این مرد انقدر به اعمال حجامتی-سنتی من گیر میده) و استدلالش برای قهر در هر دومورد این بود که تو گفتی میرم حجامت عام، چرا کار دیگه ای کردی؟؟ ولی دلیل اصلیش این بود که دلش از دیدن چونه ی تیغ خورده ی من و جای بادکشها ریش شده بود. 


اما این دفعه که خودش رفت حجامت و با تدبیری که دکتر علفی زد و واکسنی که مالید جای حجامتش، به مدت شش ماه، کل حساسیت و عطسه ش از بین رفت، به حجامت ایمان آورد و سپس وی خودش اتوماتیک وار، چند وقتی یه بار میره حجامت و از پیامدهاش لذت میبره.


شماهم اگه مطمئنید مانعی برای حجامت ندارید (و البته در زمان خوبِ خودش) حتما حجامت رو تجربه کنید که یکی از سنت های پسندیده ی رسول الله هست.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها