ده تا کاری که دوست دارم قبل از مرگم انجام بدم ایناست: 


۱. دوست دارم عروس گلم رو ببینم، یعنی علی و احتمالا فرزندهای بعدیم، سروسامون بگیرن و غم بی مادری نداشته باشن.


۲. دوست دارم یه بارم که شده، موهامو از ته بتراشم و یه تابستونِ رویاییِ رونالدویی رو تجربه کنم! (منظورم رونالدوی برزیلیه)


۳. آرزو دارم از سوپری سر کوچه، یه سطل ماست چکیده بخرم، برم تهران، دم در دفتر ریاست جمهوری، بگم با رییس جمهور کار دارم، بعد بیاد دم در، از نزدیک ببینمش و سطل ماست رو خالی کنم رو کله ش و مخصوصا اون ریشای نقره ایِ آنکاد شده ش! (البته دوربینها هم پخش زنده بذارن برا شبکه یک)


۴. دوست دارم برم پشت بومِ حرمِ امام رضا و گنبد رو بغل کنم! (البته یه بار چندسال پیش، یه تلاش نافرجام داشتیم با ملیحه، در حالی که در یکی از پشت بومای حرم رو باز دیدیم، لرزون لرزون رفتیم از پله ها بالا، و با داد و بیداد یکی از خادما پا به فرار گذاشتیم و پله ها رو چهارتا یکی کردیم و برگشتیم! (هنوزم فکری ام که چطور ما رو دید! ما که اونو ندیدیم) 


۵. حضرت آقا (حضرت آقای واقعی) رو از فاصله ی یک متری ببینم و انگشترش رو بگیرم، باهاش حرف بزنم و بهم بگه ما به داشتن جوانانی مثل شما افتخار میکنیم (البته نمیدونم مثلا چرا باید به من افتخار کنه؟؟!)


۶.یه گاو بخریم و پنج شش تا مرغ و خروس، هرروز مثل کوکب خانم که زن باسلیقه ای بود، پاشم شیر تازه بدوشم و تخم مرغای بومی مون رو برای علی نیمرو کنم!


۷. برا یه بارم که شده آووکادو بخورم، (لامصب تلفظ اسمشم فقط از پولدارا برمیاد!)


۸. بتونم یه بار در عمرم پیتزا رو آدمواری بپزم و نگم خب اینم یه تجربه شد برا دفعه بعد! (این دفعه بعد کی از راه میرسه؟!)


۹. دوست دارم برم حج، هم برای زیارت خونه ی خدا، هم برای اینکه رو کله ی کچل شرطه های وهابی عربستانی طبل بزنم! (آی حال میده.)


۱۰. بعنوان آخرین آرزو هم دوست دارم یه کتاب بنویسم (ترجیحا رمان) و تبدیل بشه به پرفروش ترین رمان سال!


وی درحالی که نفس های آخرش را می کشید، با حسرتی عمیق گفت: تف تو گورت دنیا! اینام شد آرزو؟؟» و سپس جان به جان آفرین تسلیم کرد!



مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها